- خلاصه داستان قسمت آخر سریال زندگی گمشده
خلاصه داستان قسمت آخر سریال زندگی گمشده
به گزارش سایت دلنا با خلاصه داستان قسمت آخر سریال زندگی گمشده همراه شما هستیم امید واریم لذت ببرید….
خلاصه داستان سریال زندگی گمشده :
آسیه خیلی زود مرد زندگی اش را انتخاب می کند و پشیمان می شود. اسیه پس از اینکه از مردی که عاشقش بود باردار می شود پشیمان میشود و میفهمد که این مرد را دوست ندارد و در انتخاب همسرش اشتباه کرده است.
مردی که عشق آسیه بود از وی میخواهد که خیلی سریع بچه شان را سقط کند و به همین دلیل آسیه در تصمیمی عجیب به وی چاقو می زند و فرار می کند. هنگام فرار خواهش هم به او می پیوندد و هر دوی آنها سوار بر یک خودرو می شوند.
در این خودرو، نوه یک خانوده پولدار به نام چتین و یک دختر به نام سلن هستند. گویا قرار است چتین و سلن بزودی با هم نامزد شوند و به همین دلیل هر هفته با هم به مزرعه ای که در قبضه دارند می روند.
آسیه زن را متقاعد میکند که چتین وی را فریب داده و جر و بحث بین چتین و آن زن در لبه یک صخره و پرتگاه رخ میدهد.
در حین جر و بحث خودرو از به درون دره می افتد و آن زن میمیرد و اسیه هم برای اینکه از مشکلات و سختی های زندگی اش رهایی پیدا کند خودش را جای سلن جا میزند و باعث می شود که همه فکر کنند اسیه مرده است و چتین هم از یک مشکل بسیار بزرگ رهایی پیدا می کند و در ازای اینکار از چتین 50 هزار لیر پول درخواست میکند.
موضوع به گرفتن این پول ختم نمی شود و او با این مبلغ راضی نمی شود و در خانه ای که متعلق به چتین است ساکن می شود و هر روز انتظاراتش بزرگتر می شود و از طرفی دیگر برای اموالی که به صورت باج به دست آورده است مبارزه می کند.
از خانواده آسیه فقط خواهرش مینه میداند که آسیه نمرده است ولی نامادریش از لوازم آسیه که بهش تحویل دادند و بخاطر رفتارهای مینه به این موضوع مشکوک شده است.
پروین نامادری آسیه هم زندگی سختی داشته و برای نظافت به خانه مردم میرفت و به اجبار با پدر آسیه ازدواج کرده است.
آسیه دارای شخصیت جالبی است و برای اینکه بتواند عروس خانوده چتین شود و دارای یک زندی ثروتمند باشد دست به هر کاری می زند و انواع دروغ ها را می گوید. او اصلا حاضر نیست به زندگی گذشته اش که بسیار فقیرانه است برگردد.